ما اهل دلیم اشاره را میفهمیم.راز شب پرستاره را میدانیم.به پنجره های

بسته عادت داریم اما به تو ای دوست وفادار ارادت داریم.

آدمها همه میپندارند که زنده اند. برای آنها تنها نشانه حیات بخار گرم نفس هایشان

است. کسی از کسی نمیپرسد:آهای فلانی از خانه دلت چه خبر؟

گرم است؟چراغش روشن است هنوز؟

فاصله ها هیاهو می کنند.صدای هق هق گریه ام در نوسان بودن ونبودن رنگ

میبازد.

فریاد می زنم : خداوندا...تو مرا به خود جذب کردی و اکنون شور وشیدایی در

من پدید امده گویی قبلا در وجود ناب تو اب شده ام...خداوندا همیشه در بهترین

زوایای قلبم خواهی ماند......انجا که با دستان خودت گوشه ای را برای جاودانه ها

ساخته بودی.....همانجا مال تو................

اما تو ای عزیز: گرچه ز ما دور ولی در دل و جانی/ بسیار گرامی تر ازآنی که تو دانی.........

 

 

 




|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : ♥فاطمه♥
تاریخ : پنج شنبه 9 خرداد 1392
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: